• «روح نمی‌تواند در زندگی پرسرعت امروزی رشد کند زیرا تحت تأثیر چیزی قرار گرفتن، فکر کردن به آن و درک کردن و درنتیجه رشد کردن، به زمان نیاز دارد.» توماس مور

مروری بر کتاب جهان هولوگرافیک نوشته مایکل تالبوت

زمان تقریبی مطالعه: ۱۰ دقیقه

مروری بر کتاب جهان هولوگرافیک نوشته مایکل تالبوت

جهان هولوگرافیک نوشته مایکل تالبوت کتابی است که این ایده را بررسی می کند که واقعیت آن چیزی نیست که به نظر می رسد و ممکن است خود جهان یک هولوگرام باشد. تالبوت از طیف وسیعی از منابع علمی و فلسفی استفاده می‌کند تا استدلال کند که جهان نوعی فرافکنی سه‌بعدی است که تمام اطلاعات مورد نیاز برای ایجاد واقعیت در آن وجود دارد.

فهرست مطالب

نگاهی به زندگی نویسنده کتاب جهان هولوگرافیک

مایکل تالبوت نویسنده آمریکایی متولد ۲۹ سپتامبر ۱۹۵۳ در گرند راپیدز، میشیگان است. او بیشتر برای کتابش به نام «جهان هولوگرافیک» شناخته شد، که این ایده را بررسی می‌کند که جهان یک هولوگرام است و درک ما از واقعیت نوعی توهم است.

تالبوت در گرند راپیدز بزرگ شد و در دانشگاه میشیگان تحصیل کرد و در آنجا ارتباطات و روانشناسی خواند. او پس از پایان تحصیلات خود به عنوان نویسنده و روزنامه نگار آزاد مشغول به کار شد و برای نشریات مختلفی مانند رولینگ استون، ویلج ویس و مجله Omni می نوشت.

تالبوت علاوه بر «جهان هولوگرافیک» چندین کتاب دیگر از جمله «فراسوی کوانتوم»، «عرفان و فیزیک جدید» و «زندگی های گذشته شما: کتابچه تناسخ» نوشت.

متأسفانه تالبوت در ۲۷ می ۱۹۹۲ در سن ۳۸ سالگی بر اثر سرطان خون درگذشت. مایکل تالبوت علیرغم عمر نسبتاً کوتاه خود با ایده های بدیع و تألیفات تأمل برانگیز خود تأثیر بسزایی در عرصه علم و معنویت گذاشت. «جهان هولوگرافیک» همچنان یک کتاب محبوب و تأثیرگذار است و بسیاری را برای کشف اسرار جهان و ماهیت واقعیت الهام می‌بخشد.

کتاب جهان هولوگرافیک چه می گوید؟

فصول کتاب هر کدام جنبه‌های متفاوتی از نظریه جهان هولوگرافیک را بررسی می‌کنند. تالبوت با معرفی مفهوم هولوگرافی شروع می کند، یعنی این ایده که یک سطح دو بعدی می تواند تمام اطلاعات مورد نیاز برای ایجاد یک شی سه بعدی را در خود داشته باشد. او سپس این مفهوم را در کل جهان به کار می‌برد و استدلال می‌کند که جهان ممکن است نوعی هولوگرام باشد که از واقعیتی با ابعاد بالاتر نمایش داده می‌شود.

تالبوت از طیف وسیعی از منابع برای حمایت از استدلال خود استفاده می کند، از جمله مکانیک کوانتومی، فیزیولوژی عصبی و سنت های معنوی باستانی. او استدلال می کند که نظریه جهان هولوگرافیک می تواند به توضیح طیف وسیعی از پدیده ها، از جمله تجربیات ماوراء الطبیعه، تجربیات نزدیک به مرگ و توانایی های روانی کمک کند.

یکی از بحث های کلیدی جهان هولوگرافیک این است که واقعیت عینی نیست، بلکه توسط ادراکات و آگاهی ما ایجاد می شود. تالبوت از تشبیه یک پروژکتور فیلم برای توضیح این ایده استفاده می‌کند و استدلال می‌کند که همانطور که یک فیلم، فرافکنی نور و صدا است که توهم حرکت و واقعیت را ایجاد می‌کند، جهان نیز فرافکنی اطلاعاتی است که توهم واقعیت جامد و عینی را ایجاد می‌کند.

همچنین بخوانید:  زیبایی علم در تربیت علمی چه اهمیت و کاربردی دارد؟

تالبوت همچنین مفاهیم نظریه جهان هولوگرافیک را برای درک ما از آگاهی و ماهیت واقعیت بررسی می کند. او استدلال می کند که اگر جهان یک هولوگرام باشد، خودِ آگاهی ممکن است جنبه اساسی واقعیت باشد، نه محصول جانبی فعالیت مغز همانطور که علم متعارف نشان می دهد. او پیشنهاد می کند که این می تواند به توضیح طیفی از تجربیات ماوراء الطبیعه و معنوی کمک کند، و در نهایت می تواند به پارادایم جدیدی در علم و فلسفه منجر شود.

در حالی که جهان هولوگرافیک توسط برخی به دلیل ماهیت نظری و فقدان شواهد تجربی مورد انتقاد قرار گرفته است، در عین حال به دلیل ایده های تامل برانگیز و توانایی اش در به چالش کشیدن تفکر متعارف در مورد ماهیت واقعیت مورد تحسین قرار گرفته است. این کتاب الهام‌بخش طیف وسیعی از تحقیقات و بحث‌ها در زمینه‌هایی مانند فیزیک، فلسفه و مطالعات آگاهی است و همچنان اثری محبوب و تأثیرگذار در زمینه علوم جایگزین و معنویت است.

برخی از پیامدهای نظریه جهان هولوگرافیک برای درک ما از آگاهی چیست؟

نظریه جهان هولوگرافیک پیامدهای جالبی برای آگاهی و شناخت دارد:

آگاهی به عنوان اساس واقعیت

برخی از طرفداران استدلال می کنند که آگاهی از رمزگذاری هولوگرافیک اطلاعات در لبه های فضازمان پدید می آید. این نشان می دهد که آگاهی اساساً در تار و پود واقعیت تنیده شده است، نه فقط محصول تکامل بیولوژیکی یا پیچیدگی. همه پدیده ها در سطحی جنبه آگاهانه دارند. این یک دیدگاه رادیکال است، اما می تواند نحوه تفکر ما در مورد آگاهی را متحول کند.

آگاهی فراتر از فضازمان است.

اگر آگاهی به مرزهای فضازمان گره خورده باشد، نشان می دهد که ذهن ما به دانش و قدرت پردازشی دسترسی دارد که فراتر از هر مکان خاص در فضازمان است. هشیاری ما می تواند به نحوی عمیقاً دانا و قدرتمند باشد و به تمام اطلاعات رمزگذاری شده روی سطح هولوگرافیک دسترسی داشته باشد. این پرسش‌های فلسفی را در مورد اراده آزاد، سرنوشت و رابطه بین آگاهی و واقعیت فیزیکی مطرح می‌کند.

شعور کیهانی

این امکان وجود دارد که کل جهان، در یک سطح جمعی، به نوعی آگاهی یا ذهن خود را داشته باشد. سطح هولوگرافیک حاوی تمام اطلاعات است – از جمله اطلاعاتی که ما با آگاهی، دانش، حافظه و غیره مرتبط می کنیم. بنابراین جهان به عنوان یک کل می تواند دارای ویژگی های هوشمند یا شناختی باشد، نه فقط در سطح ذهن های بیولوژیکی. این یک ایده بحث برانگیز است که توسط شواهد پشتیبانی نمی شود، اما به طور طبیعی از نظریه هولوگرافیک ناشی می شود.

عدم وجود آگاهی خصوصی در جهان هولوگرافیک

برخی از تفاسیر نشان می‌دهند که تنها یک آگاهی جهانی وجود دارد که ذهن‌های فردی ما از آن استفاده می‌کند یا از آن ناشی می شود. بنابراین ممکن است همه ما بخشی از یک ذهن کیهانی اساسی باشیم، نه اینکه تجربیات خودآگاه خصوصی خود را داشته باشیم. حس آگاهی فردی ما می تواند یک توهم باشد. این سؤالات عمیقی را در مورد هویت شخصی، اراده آزاد و آنچه که ما واقعاً می توانیم در مورد ذهن های دیگر بدانیم، ایجاد می کند.

ذهن به عنوان اطلاعات

نظریه هولوگرافیک نشان می دهد که آگاهی، حافظه، دانش و غیره را می توان به طور کامل از نظر اطلاعات یا داده ها، حداقل در یک سطح بنیادی، رمزگذاری کرد. ذهن ما محصول پردازش اطلاعات است، نه چیزی غیر فیزیکی یا متعالی. این دیدگاه جالبی است اما باز هم توسط شواهد پشتیبانی نمی‌شود و با چالش‌هایی در تطبیق آگاهی با نظریه اطلاعات کوانتومی یا حل مسائل سختی مانند چگونگی ایجاد تجربه و کیفیت اطلاعات مواجه است.

همچنین بخوانید:  تلقی متفکران مسلمان از علوم طبیعی و نسبت آن با نهاد تعلیم و تربیت ایران در عصر طلایی

پیامدهای نظریه جهان هولوگرافیک برای آگاهی بسیار گسترده است، اما همچنین تا حد زیادی حدس و گمان است. آنها به ما استعاره ها و بینش های ریاضی می دهند تا در مورد رابطه بین آگاهی، اطلاعات، فضازمان و خود واقعیت فکر کنیم. اما آنها همچنان چارچوب های نظری هستند که هنوز از طریق شواهدی از فیزیک، علوم اعصاب، روانشناسی یا فلسفه پشتیبانی نشده اند. آگاهی عمیقاً مرموز باقی می ماند و نظریه هایی مانند نظریه هولوگرافیک همچنان درک ما را از طریق تأمل عقلانی علمی و فلسفی تکامل می دهند.

برخی از مفاهیم فلسفی نظریه جهان هولوگرافیک چیست؟

نظریه جهان هولوگرافیک چندین پیامد فلسفی مهم دارد که برخی از آنها را در ادامه بررسی می کنیم.

واقعیت، اطلاعات است.

اگر فضازمان بر روی یک سطح هولوگرافیک دوبعدی کدگذاری شود، نشان می‌دهد که واقعیت فیزیکی خود را می‌توان به عنوان اطلاعات درک کرد – به عنوان داده‌هایی که می‌توانند پردازش و رمزگشایی شوند. این یک دیدگاه نظری اطلاعاتی از هستی را پیشنهاد می‌کند که پیامدهای عمیقی برای آنچه ما فکر می‌کنیم واقعیت است – و چگونگی ارتباط آن با مفاهیمی مانند آگاهی، ماده، فضا و زمان دارد. آیا اطلاعات می‌تواند بنیادی‌تر از انرژی یا ساختارهای فیزیکی باشد؟

آگاهی واقعیت را شکل می دهد.

تئوری هولوگرافی نشان می دهد که آگاهی، یا حداقل رمزگذاری / پردازش اطلاعات، نقش اصلی را در تولید واقعیت همانطور که ما آن را تجربه می کنیم، ایفا می کند. بنابراین آگاهی فقط یک پدیده نوظهور در یک جهان فضا-زمان از پیش موجود نیست، بلکه به تعریف ماهیت خود واقعیت در سطحی عمیق کمک می کند. این دیدگاه آگاهی را به عنوان یک خالق / ویرانگر کیهانی پیشنهاد می کند، نه صرفاً یک ناظر. این پرسش‌های فلسفی را درباره ایده‌آلیسم در مقابل ماتریالیسم مطرح می‌کند.

اراده آزاد محدود است.

اگر تمام واقعیت، از جمله محتویات آگاهی ما، روی یک سطح هولوگرافیک رمزگذاری شده باشد، این نشان می‌دهد که محدودیت‌هایی برای جایگزین‌های احتمالی وجود دارد – فقط پیکربندی‌های اطلاعاتی معینی می‌توانند محقق شوند. این می تواند به این معنی باشد که احساس آزادی ما محدود است، زیرا قوانینی وجود دارد که چه چیزی می تواند و چه چیزی نمی تواند در فضازمان/آگاهی رمزگذاری شود. از نظر استعاری، ممکن است “حفره هایی در تار و پود واقعیت” وجود داشته باشد که نوع جهان ها یا تجربیاتی را که می توان ایجاد کرد محدود می کند. این یک نوع سانسور کیهانی را پیشنهاد می کند که اراده آزاد را در سطحی اساسی محدود می کند.

زمان ممکن است متناهی یا چرخه ای باشد.

تئوری هولوگرافی نشان می دهد که اطلاعاتی که می توانند روی یک سطح دو بعدی رمزگذاری شوند اساساً محدود هستند. این می تواند به این معنی باشد که زمان خود یا متناهی (محدود) یا چرخه ای است (روی خود می چرخد). زمان بی نهایت خطی ممکن است بر اساس این چارچوب امکان پذیر نباشد. این فرضیه پیامدهای فلسفی آشکاری دارد و نشان می‌دهد که تصورات ما از زمان، تاریخ و تغییر در جهان ممکن است نیاز به تجدید نظر داشته باشند. با این حال، طرفداران استدلال می کنند که این ادعا ممکن است فقط به این معنی باشد که رمزگذاری روی سطح هولوگرافیک در بازه های زمانی گسترده محدودتر/چرخه ای تر می شود و فضایی را برای زمان اساساً نامحدود در مقیاس تجربه ما باقی می گذارد.

هدف و معنا می تواند پدیدار شود.

اگر واقعیت اساساً توسط سطح هولوگرافیک ساختار یافته و محدود شده باشد، این می تواند نشان دهد که هدف، معنا و ارزش می تواند به طور طبیعی در چنین محدودیت هایی ظاهر شود، نه فقط از وجود انسان. ممکن است نوعی غایت شناسی کیهانی وجود داشته باشد که در سطحی عمیق به وجود آمده است و منبعی از اهمیت ارائه می دهد که فراتر از دیدگاه انسان است. با این حال، اگر «حفره‌هایی در تار و پود واقعیت» وجود داشته باشد که مانع از ظهور انواع خاصی از معنا می‌شود، این محدودیت‌هایی را نیز بر هدف بالقوه دلالت می‌کند. این دیدگاه نوعی حد وسط بین نیهیلیسم و هدف انسان ساخته را پیشنهاد می کند.

همچنین بخوانید:  ملاحظاتی در نسبت علم و شعر

نتیجه اینکه نظریه جهان هولوگرافی چارچوبی ریاضی و متافیزیکی برای تعمق در پرسش های عمیق فلسفی در مورد واقعیت، آگاهی، زمان، اراده آزاد و خود هستی فراهم می کند. این ادعاها اگرچه صرفا جنبه فرضیه ای دارند، اما دیدگاه‌های جدیدی را مطرح می‌کند که می‌تواند فلسفه را متحول کند. با این حال همچنان نظریه ای است که فاقد شواهد تجربی است، بنابراین نتیجه گیری های فلسفی حاصل از آن باید نظری تلقی شود که نیازمند شواهد بیشتر است.

برخی از انتقادات مطرح شده نسبت به نظریه جهان هولوگرافیک

در ادامه برخی انتقادهای مطرح شده به نظریه جهان هولوگرافیک را بررسی می کنیم.

ادعاهای جهان هولوگرافیک فاقد مدرک و شواهد تجربی است.

نظریه جهان هولوگرافیک حدسی است. هیچ مدرک مستقیمی مبنی بر اینکه جهان ما بر روی یک سطح دوبعدی یا شبکه اطلاعاتی در مقیاس های بزرگتر رمزگذاری شده است وجود ندارد. این یک امکان نظری است که هنوز توسط مشاهدات یا آزمایشات پشتیبانی نشده است.

آزمایش ادعاهای جهان هولوگرافیک غیرممکن است.

برخی از منتقدان استدلال می کنند که یک نظریه باید از طریق آزمایش ها یا مشاهدات از نظر علمی قابل آزمایش باشد تا معتبر تلقی شود. اما تئوری جهان هولوگرافیک پدیده‌هایی را در مقیاس و انرژی‌های عظیمی پیشنهاد می‌کند که بررسی مستقیم آنها ممکن است غیرممکن باشد. ما نمی‌توانیم این نظریه را صرفاً به دلیل فقدان شواهد رد کنیم، اگر اصولاً چیزی غیرقابل آزمایش را پیشنهاد کند.

به اشکال عجیب و غریب ماده و انرژی نیاز دارد.

نظریه جهان هولوگرافی وجود اشکال ناشناخته ماده، انرژی، میدان‌ها یا مکانیسم‌هایی را مطرح می‌کند که بر اساس فیزیک فعلی ما شناسایی نشده‌اند و غیرقابل قبول به نظر می‌رسند. برای مثال، وجود یک «انرژی تاریک» را پیشنهاد می‌کند که در کل کیهان نفوذ می‌کند تا رمزگذاری هولوگرافیک اطلاعات را تسهیل کند. اما هیچ مدرکی وجود ندارد که چنین انرژی تاریکی وجود داشته باشد.

تئوری جهان هولوگرافیک فاقد قدرت پیش بینی است.

یک نظریه علمی معتبر باید پیش‌بینی‌های قابل تأییدی را انجام دهد که می‌توانند از طریق آزمایش یا مشاهده آزمایش شوند. اما تئوری جهان هولوگرافیک چنین نیست – برای توضیح بالقوه اسرار مختلف پیشنهاد شده است، اما پیش‌بینی‌های روشنی که بتواند این نظریه را بر اساس شواهد موجود تأیید یا رد کند، ارائه نمی‌کند. طرفداران آن استدلال می کنند که اکتشافات آینده می تواند از آن حمایت کند، اما این صرفا حدس و گمان است.

جهان هولوگرافیک برخلاف نسبیت عام به نظر می رسد.

نسبیت عام فضا-زمان را به عنوان یک پیوستار هندسی ۴ بعدی توصیف می کند. اما نظریه جهان هولوگرافیک به فضا-زمانی نیاز دارد که رمزگذاری «هولوگرافیک» دوبعدی در مقیاس های بزرگتر داشته باشد. تطبیق این دیدگاه‌ها چالش برانگیز بوده است و به پرسش‌هایی در مورد اینکه آیا هر دو می‌توانند توصیف‌های معتبری از واقعیت باشند، منجر شده است. برخی آنها را چارچوب های متناقض می دانند.

اطلاعات نمی توانند هندسه جهان واقعی را به طور کامل نشان دهند.

در حالی که اطلاعات و هندسه در فیزیک عمیقاً به هم مرتبط هستند، برخی از منتقدان استدلال می‌کنند که سطح اطلاعات دوبعدی نمی‌تواند پیوستار فضا-زمان سه بعدی را که مشاهده می‌کنیم، به طور کامل رمزگذاری کند.

حرف آخر درباره کتاب جهان هولوگرافیک

به طور خلاصه، در حالی که نظریه جهان هولوگرافیک یک ایده جذاب است، با موانع نظری و شواهد قابل توجهی روبرو است که برای تبدیل شدن به یک امکان علمی به طور گسترده پذیرفته شده باید مورد توجه قرار گیرد. در این مرحله، اکثر فیزیکدانان جریان اصلی متقاعد نشده‌اند که واقعیت آن‌طور که ما آن را بر اساس شواهد و استدلال موجود می‌شناسیم ویژگی های یک جهان هولوگرافیک را نشان ‌دهد. اما همچنان این دیدگاه می تواند الهام بخش تحقیقات در مرزهای فیزیک برای درک بهتر فضا، زمان، اطلاعات و آگاهی باشد.

کتاب های مایکل تالبوت

جهان هولوگرافیک، ترجمه داریوش مهرجویی، چاپ پنجاه و نهم، ۱۴۰۰، انتشارات هرمس.

عرفان و فیزیک جدید، ترجمه مجتبی عبدالله نژاد، چاپ نهم، ۱۴۰۱، انتشارات هرمس.

فراسوی کوانتوم، ترجمه مریم درودیان، ۱۳۹۹، نشر کتاب پارسه.

نظر برخی نویسندگان ایرانی درباره کتاب جهان هولوگرافیک

مطلب احمد طالبی نژاد منتقد فیلم در مورد کتاب جهان هولوگرافیک

نقدی بر کتاب جهان هولوگرافیک نوشته دکتر محمدرضا توکلی صابری نویسنده و مترجم علمی


به این مطلب چه امتیازی می‌دهید؟
[۴.۵ از ۲ رای ]

۲ Comments

  1. با سلام.
    نوشتید ” اما هیچ مدرکی وجود ندارد که چنین انرژی تاریکی وجود داشته باشد” مثل اینکه از کسی که داخل کتابش نوشته اکسیژن انتظار اشته باشد مدرکی در اثبات اکسیژن بیاره؟؟!!
    پیشنهاد می کنم قبل از نوشتن در مورد یک موضوع، حداقل داخل گوگل سرچ کنید اگر هم اهل مطالعه هستید کتاب “کتاب ماده تاریک و انرژی تاریک” اثر برایان کلگ رو بخونید و حتما زبان انگلیسی شما عالیه می تونید مقالات معتبر فیزیکدان ها رو در مورد ماده و انرژی تاریک بخونید.

    • سلام مختوم قلی عزیز
      از دقت و توجه شما ممنونم.
      شاید لازم بود که این موضوع با وضوح بیشتر توضیح داده می شد.

      انرژی تاریک (dark energy) یکی از فرضیاتی است که برای توضیح انبساط شتابدار کیهان ارائه شده است. یکی از مشکلات کتابهایی مثل جهان هولوگرافیک (کتابهای شبه علمی) نشاندن یک “فرضیه” (hypothesis) بر جایگاه یک “نظریه” (theory) و تفسیر دلبخواه از آنها است.
      فرضیه یک مدل پیشنهادی برای تبیین یک پدیده فیزیکی است. نظریه عبارت از مدلی است که با شواهد زیادی مورد پذیرش اکثریت جامعه علمی قرار گرفته است. به طور مثال جیمز کلارک ماکسول و معاصرانش در قرن نوزدهم نمی توانستند تصور کنند که امواج الکترومغناطیسی بتواند در فضای خالی منتشر شود. بنابراین آنها محیطی را فرض کردند که آن را اثیر یا اتر (aether) نامیدند که تمام فضا را پر کرده و ارتعاشات الکترومغناطیسی را منتقل می کند. اما آزمایش مایکلسون – مورلی نشان داد که چنین ماده ای وجود ندارد و فرضیه اتر رد شد.
      انرژی تاریک نیز فعلا یک فرضیه است که ممکن است روزی مورد پذیرش قرار گیرد یا رد شود.
      برایان کلگ نیز (که البته یک نویسنده کتب علمی عامه فهم است) فرضیات موجود را مطرح کرده است.
      منابع پیشنهادی برای بررسی بیشتر:
      یک منبع فارسی
      یک منبع انگلیسی
      یک منبع انگلیسی دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.