حکمت صحرا در زندگی عشایری ترکمن‌ها: فتح بابی بر حکمت‌شناسی قومی

حکمت صحرا در زندگی عشایری ترکمن ها

زمان تقریبی مطالعه: ۵ دقیقه از شواهد چنین برمی‌آید که قوم ترکمن در طول قرن‌ها به صورت عشایری در صحراها، دشت‌ها و مراتع زیسته و سکونت و شهرنشینی‌اش امری متاخر و جدید است. اگر چنین باشد، باید توقع داشت که تمام وجوه قوم‌شناختی آن، درهم‌تنیدگی عمیقی با این شیوه و مکان‌های زیست داشته باشد. از طرف دیگر، بخشی از آنچه امروز هستیم را ناگزیر از تاریخچۀ قوم خویش به ارث برده‌ایم. ممکن است در قرن بیست و یکم و به ظاهر آدم‌هایی مدرن باشیم اما آن انسان عشیره‌ای، با تمام وجوه مثبت و منفی‌اش، کم و بیش در درون ما حضور دارد و بخشی از…

ادامه مطلب

خوانشی از شعر «دوقماچی قیز» اثر استاد ستار سوقی

زمان تقریبی مطالعه: ۷ دقیقه مجموعه شعر ساوچی از استاد ستار سوقی (چاپ دوم، بهار ۱۳۸۵، گرگان: موسسه فرهنگی و انتشاراتی مختومقلی فراغی) شامل ۶۲ قطعه شعر است که ۱۰ قطعه آن را قالب رباعی تشکیل می‌دهد. از باقی ۵۲ قطعه، ۳ شعر (جرن قیز، دوقماچی قیز و ترکمن حالی حالچاسی) به قالی، قالیچه و دختران قالی‌باف ترکمن اختصاص دارد. در این میان، شعر «دوقماچی قیز» ویژگی‌های فرمی منحصربه‌فردی دارد که قصد دارم در این نوشته، در حد بضاعت، به آن بپردازم و خوانش، تحلیل و نقد خود را، عمدتا از منظری روانشناختی، از این شعر خاص ارائه کنم. ناگفته پیداست که هر خوانشی با…

ادامه مطلب

معرفی کتاب قهرمانان گمنام صحرا (نوشته هایی درباره ترکمن صحرا)

زمان تقریبی مطالعه: ۵ دقیقه کتاب قهرمانان گمنام صحرا (نوشته هایی درباره ترکمن صحرا) شامل نوشته‌هایی است که از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ در موضوعات مرتبط با ترکمن‌ صحرا در نشریات یا وبسایت‌های منطقه منتشر کرده‌ام. هدف از تهیه کتاب تجمیع این مطالب و در دسترس قرار دادن آنها به طور یکجا برای مخاطبان علاقه‌مند بوده است. موضوعاتی که به آنها پرداخته‌ام، که عمدتا مربوط به حوزه فرهنگ، هنر و مسائل اجتماعی است، ناشی از علاقه یا دغدغه شخصی نسبت به آنها بوده است. نیازی به گفتن نیست که من صرفا مسائل را از دریچه علایق و مفروضات خویش و در محدودۀ دانش و تجربه…

ادامه مطلب

خشکیدن یا بالیدن؟ ضرورت توسعه و تحول در نشریۀ گل صحرا

ماهنامه گل صحرا

زمان تقریبی مطالعه: ۶ دقیقه پیش‌نوشت: مطلب زیر با عنوان «خشکیدن یا بالیدن؟ ضرورت توسعه و تحول در نشریۀ گل صحرا» در آخرین شماره ماهنامه گل صحرا (سال پنجم، شماره ۴۹، مهر ۱۳۹۸) منتشر شده است. دو سال است که انتشار نشریه به دلیل مشکلات مالی متوقف شده است. طبق همفکری انجام شده با صاحب امتیاز و سردبیر محترم نشریه جناب آقای عبدالحمید آخوندی، در صورت امکان جذب حمایت مالی (اسپانسر) و حداقل یک فرد داوطلب مسلط به نرم‌افزار ایندیزاین برای انجام کار صفحه‌بندی، با وجود داوطلبان قابل توجه برای نویسندگی و تولید محتوا، انشاالله انتشار نشریه بزودی از سر گرفته خواهد شد. از دواطلبان…

ادامه مطلب

ترکمن صحرا از چشم دیگری: از تاق بلند دود تا آتش بدون دود (به بهانه ۲ مرداد، سالروز درگذشت احمد شاملو)

احمد شاملو

زمان تقریبی مطالعه: ۴ دقیقه ترکمن صحرا تاریخ پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است و هنرمندان بزرگ ایرانی در مواجهه با ترکمن صحرا و ترکمن‌ها تحت تاثیر جنبه‌های مختلف شرایط و زندگی آنان قرار گرفته‌اند. محمدعلی جمالزاده (۱۲۷۰-۱۳۷۶)، معروف به پدر داستان‌نویسی ایران، که کتاب خواندنی جنگ ترکمن (۱۳۵۷) به قلم کنت آرتور دو گوبینو (۱۸۱۶– ۱۸۸۲)، نویسنده و رجل سیاسی فرانسوی، را ترجمه کرده است، در موخره‌ای بر کتاب مذکور می‌نویسد: «غرض از نقل اخبار و مطالبی که در ذیل ملاحظه می‌فرمایید این است که هموطنان ما با قوم ترکمن قدری بیشتر آشنایی حاصل نمایند. اقوام ترکمن از زمان‌های قدیم با…

ادامه مطلب

قدم زدن با امرسون در طبیعت ترکمن صحرا

زمان تقریبی مطالعه: ۴ دقیقه عصرها با خنک تر شدن هوا در این تابستان گرم، با یک دقیقه قدم زدن از خانه پدری ام در ترکمن صحرا به دشت فراخی می رسم که پس از فصل درو رنگ زرد طلایی به خود گرفته است. تابلویی شاهکار از غروب خورشید بر پهنۀ این دشت وسیع با افق های باز که مسحورکننده است. زمین ها همه مالک دارند اما هیچ کس سند منظره را در دست ندارد. رالف والدو امرسون در کتاب «طبیعت» (ترجمه مرضیه خسروی، نشر روزگار نو، ۱۳۹۶) نوشتۀ نغزی در این باره دارد: « منظره جذابی که امروز دیدم بی‌تردید ترکیبی از تصویر بیست…

ادامه مطلب

غروب صحرا؛ حسرت دیروز، هراس فردا: برداشتی آزاد از یک اثر هنری

زمان تقریبی مطالعه: ۴ دقیقه نقاشی اثر عرازمنگلی توماج ایری غروب صحرا یکی از زیباترین تصاویر دوران کودکی‌ام بود. حدود سی سال پیش بود. در غرب بندرترکمن در محله استقلال زندگی می‌کردیم. میان خانۀ ما و دریا خانه‌ای وجود نداشت. دشتی فراخ که حدود یک کیلومتر آن سوتر به دریا می‌پیوست. لذت‌بخش‌ترین اوقات من زمانی بود که با کتابی در دست در این دشت به‌سوی دریا قدم می‌زدم. سکوت، آرامش، زیبایی ذاتی طبیعت آدم را از احساس لذت، شفقت و حیرت سرشار می‌ساخت. حسرت دیروز در نگاه اول به این تابلوی نقاشی، تمام آن احساسات زیبا در وجودم زنده شد. در آن گردش‌های نوجوانی بارها…

ادامه مطلب