خوانشی از شعر «دوقماچی قیز» اثر استاد ستار سوقی

زمان تقریبی مطالعه: ۷ دقیقه مجموعه شعر ساوچی از استاد ستار سوقی (چاپ دوم، بهار ۱۳۸۵، گرگان: موسسه فرهنگی و انتشاراتی مختومقلی فراغی) شامل ۶۲ قطعه شعر است که ۱۰ قطعه آن را قالب رباعی تشکیل می‌دهد. از باقی ۵۲ قطعه، ۳ شعر (جرن قیز، دوقماچی قیز و ترکمن حالی حالچاسی) به قالی، قالیچه و دختران قالی‌باف ترکمن اختصاص دارد. در این میان، شعر «دوقماچی قیز» ویژگی‌های فرمی منحصربه‌فردی دارد که قصد دارم در این نوشته، در حد بضاعت، به آن بپردازم و خوانش، تحلیل و نقد خود را، عمدتا از منظری روانشناختی، از این شعر خاص ارائه کنم. ناگفته پیداست که هر خوانشی با…

ادامه مطلب

آهوی تشنه

زمان تقریبی مطالعه: ۲ دقیقه   در خیالم می‌گریزد آهویی تشنه چمنزاری بکر و آنسو یک رود رودی وحشی تشنه‌ی آهو کرج، پاییز ۱۳۸۵ حکایت این شعر این شعر کوتاه و هایکو وار، به طرز غریبی در محیطی دور از انتظار و در محاصره و هیاهوی دستگاه های خط تولید یک کارخانه مواد غذایی سروده شد. در آن روزها، حس غالبم، احساس اسارت بود. بقا گاه آدم را به کارهایی کاملا ناسازگار با طبایعش وادار می‌سازد. هر روز صبح تا غروب را ناگزیر از انجام کاری بودم که هر لحظه‌اش با عذاب روحی همراه بود. کاری که هیچ علاقه‌ای به آن نداشتم. احساس اسارت می‌کردم….

ادامه مطلب

عشق می راند از دل مرگ را

زمان تقریبی مطالعه: ۲ دقیقه     عشق می راند از دل مرگ را باد بوسه می دهد هر برگ را دستی از غیب می رسد ناگاه می زند بر شیشه دل سنگ را اردبیل، بهار ۱۳۷۶ قاب پنجره‌ی سحرانگیز از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۹ در اردبیل دانشجوی کارشناسی مهندسی شیمی بودم. دانشگاه و خوابگاه ها بر تپه ای در کنار دریاچه شورابیل با فاصله حدود یک کیلومتر از شهر قرار داشتند. دریاچه میان تپه و شهر قرار داشت. شب ها انعکاس روشنایی شهر در دریاچه، با پنجره اتاق ما قاب گرفته می شد. نگاه به این تصویر سحرانگیز کافی بود تا شور و شعف…

ادامه مطلب