غروب صحرا؛ حسرت دیروز، هراس فردا: برداشتی آزاد از یک اثر هنری
زمان تقریبی مطالعه: ۴ دقیقه نقاشی اثر عرازمنگلی توماج ایری غروب صحرا یکی از زیباترین تصاویر دوران کودکیام بود. حدود سی سال پیش بود. در غرب بندرترکمن در محله استقلال زندگی میکردیم. میان خانۀ ما و دریا خانهای وجود نداشت. دشتی فراخ که حدود یک کیلومتر آن سوتر به دریا میپیوست. لذتبخشترین اوقات من زمانی بود که با کتابی در دست در این دشت بهسوی دریا قدم میزدم. سکوت، آرامش، زیبایی ذاتی طبیعت آدم را از احساس لذت، شفقت و حیرت سرشار میساخت. حسرت دیروز در نگاه اول به این تابلوی نقاشی، تمام آن احساسات زیبا در وجودم زنده شد. در آن گردشهای نوجوانی بارها…