مدت سی سال است که روانشناسان کشف کردهاند که روشهای پدران و مادران و ارزشهای آنها با خلاقیت کودکان در ارتباط است. البته امکان دارد کودکان خلاق باعث شوند پدران و مادران روشهایی خاص اتخاذ نموده و به شیوهای خاص عمل نمایند. هر چند وقتی ما تحقیقات علمی را با تحقیقات آزمایشگاهی کاملا کنترلشده در مورد خلاقیت و نیز نظریههای روانشناسی در کنار هم قرار میدهیم به سرنخهای محکمی درباره چگونگی تاثیر مستقیم پدران و مادران بر خلاقیت کودکان میرسیم. دکتر ترزا آمابلی یکی از محققان معروف خلاقیت در دنیاست. او در حال حاضر استاد مدرسه تجارت هاروارد است. توصیههای او را در مورد تحریک و توسعه خلاقیت کودکان از کتابش با عنوان شکوفایی خلاقیت کودکان (ترجمه دکتر حسن قاسمزاده و پروین عظیمی، نشر دنیای نو) مرور میکنیم.
اعطای آزادی به کودکان
پدران و مادرانی که معتقد به دادن آزادیهای زیادی به کودکانشان هستند زمینه را برای داشتن کودکانی خلاق فراهم میسازند. پدران و مادرانی که آزادی عمل میدهند، آمرانه عمل نمیکنند، دایما سعی ندارند کودکان خود را کنترل کنند و فعالیتهای کودکان را محدود نمیسازند. بهعلاوه این پدران و مادران نگرانی زیادی درباره کودکانشان ندارند و نگرانی آنها درباره به خطر افتادن کودکانشان تا حد افراط نیست. جان اروین کودکی خود را چنین به خاطر میآورد: «به نظر من بسیار باارزش است که میتوانم وقت تنهایی زیادی داشته باشم. وقتی کوچک بودم هرگز وقت کافی نداشتم. بنابراین پدر و مادرم «فضای» کاملا خوبی را برای من حفظ میکردند. آنها هرگز بهطور ناگهانی و بدون آنکه در بزنند وارد اتاق من نمیشدند. من واقعا از تنها بودن لذت میبردم. من از آزادی زیادی برخوردار بودم.» میزان رشد خلاقیت کودکان نسبت مستقیمی با میزان آزادی اعطاشده به آنان دارد.
احترام به کودکان
کودکان خلاق، پدران و مادرانی دارند که برای آنها بهعنوان یک فرد احترام قایل هستند، به تواناییهای آنها ایمان داشته و معتقدند که آنها منحصربهفرد هستند. اینگونه کودکان طبیعتا اعتمادبهنفس خود را برای انجام کارهای مخاطرهآمیز و مبتکر بودن افزایش میدهند. والدین آگاه درست به هدف میزنند: «تو استثنایی هستی، من تو را همانطور که هستی دوست دارم، درست به خاطر آنکه تو تو هستی.»
اعتدال در نزدیکی عاطفی
خانوادههایی که دارای کودکان خلاق میباشند دارای ارتباط عاطفی فوقالعاده نزدیکی نیستند. در حقیقت تعجبآور است که در چنین خانوادههایی در مقایسه با خانوادههای کمتر خلاق ممکن است اتحاد خانوادگی کمتر و سردی بیشتری میان والدین و کودکان برقرار باشد. همچنین این حقیقت دارد که خلاقیت یک کودک ممکن است به علت جو عاطفی خصمانه، طردکننده و یا فقدان رابطه صمیمانه متوقف شود.
ارزشها، نه قوانین
والدین کودکان خلاق در منزل قوانین زیادی وضع نمیکنند. این نتیجهگیری ناشی از یک بررسی جهت مقایسه میان خانوادههایی که کودکان خلاق دارند با خانوادههایی با کودکان کمتر برجسته است. کودکان در محیطهای خانوادگی «خلاق» خود را شایسته کار در زمینههایی از قبیل مجسمهسازی، معماری، ریاضیات، موسیقی، ورزش، روزنامهنگاری، نمایشنامهنویسی و اداره امور مدرسه میدانند. وقتی پژوهشگر درباره تعداد قوانینی که آنها برای کودکانشان داشتند سوال کرد، والدین این خانوادهها بهطور متوسط کمتر از یک قانون خاص (مثلا تعداد ساعات درس خواندن یا زمان رفتن به رختخواب) داشتند. در مقابل خانوادههایی افراد آن خیلی خلاق نبودند حدود شش قانون داشتند.
این به آن معنی نیست که والدین کودکان خلاق به آنها اجازه هر کاری را میدهند. آنها بهجای تعویض قوانین خاص، مجموعه روشنی از ارزشها درباره کارهای صحیح غلط ارایه میدهند و آن ارزشها را با رفتار خود بهعنوان الگویی برای کودکان به نمایش در میآورند و کودکان خود را تشویق میکنند که دریابند کدام رفتار نماینده آن ارزشها است. این قبیل والدین از کودکانشان انتظار دارند مستقلا اما با مسوولیت عمل کنند. چنانچه یکی از والدین اظهار میداشت: «من به خاطر نمیآورم هیچ قانونی برای کودک خود وضع کرده باشیم. ما فقط میخواستیم هر یک از ما یک انسان واقعا قابلتحسین باشد.» جالب است که اغلب والدین در خانوادههای خلاق اظهار میداشتند که باکمال تعجب آنها از نظر انضباطی مشکل کمی با کودکان خود داشتند.
نیل به دستاورد، نه نمره
والدین کودکان خلاق برای رسیدن به دستاوردها توجه زیادی دارند. آنها کودکان خود را تشویق میکنند که نهایت تلاش خود را بکنند و کارهای جالب انجام دهند. درعینحال این والدین دستاورد را بهطور گسترده تعریف میکنند و بر روی نمره زیاد تاکید نمیکنند. در یک بررسی در زمینه مقایسه خانواده «خلاق» با خانواده «کمتر خلاق»، والدین گروه اول میگفتند که به دست آوردن نمرات بالا و «داشتن ضریب هوشی بالا» کماهمیتتر از نیروی تصور و صداقت بود.
والدین فعال و مستقل
روش شما در مورد خودتان اهمیت زیادی دارد زیرا شما بهعنوان والدین کودکان اولین الگوی آنها هستید. والدین کودکان خلاق معمولا دارای احساس امنیت نسبت به خود بوده به دنبال موقعیت اجتماعی نیستند و در برابر خواستهای اجتماع معمولا استقلال فکری خود را حفظ کنند. بهعلاوه دارای شایستگی بسیار و علایق گوناگون هم در منزل و هم در بیرون از منزل هستند.
قدردانی از خلاقیت
کودکان بسیار خلاق میگویند که برای انجام کارهای خلاق مورد تشویق زیاد والدینشان قرار میگیرند و والدین آنها میگویند از اینکه میبینند کودکانشان از خود خلاقیت نشان میدهند شاد و خرسند هستند. بررسی خانوادههای خلاق نشان میدهد که والدین، خلاقیت نوشکفته کودکان خود را از طریق درسها، وسایل و ایجاد فرصت تجربههای متنوع پرورش و توسعه میدهند.
نمونههایی از این نوع تجربههای تاثیرگذار را در زندگی هنرمندان بزرگ میتوان دید. مثلا پدر آنسل آدامز، عکاس معروف، او را در نمایشگاه بینالمللی پاناما-پاسیفیک در سال ۱۹۱۵ همراهی کرد. آنها ساعتها وقت خود را در غرفههای علمی نمایشگاه میگذراندند. چارلز دیکنز در کودکی اغلب در نمایش سلطنتی حضور مییافت، پدرش با نقل داستان کودکان را سرگرم میکرد و پرستارش هنگام خواب برای او داستانهای ترسناکی درباره گربههای سیاهی که خون کودکان را میخورند و موشهای بزرگی که باهوشتر از انسانها هستند، نقل میکرد. واضح است که این موضوعهای خاص برای آرامش شبانه یک کودک خردسال مناسب نیست. اما همان داستانها در ذهن چارلز جوان عشق واقعی به کلمات، ایدهها و داستانهای دراماتیک را برانگیخت.
تصویر ذهنی از آینده
والدین کودکان خلاق تصویر ذهنی روشنی از آینده کودک خود بهعنوان یک فرد مستقل و آزاد، شایسته احترام و محبت دارند که میتوان انتظار داشت در هر شرایطی بهصورت یک فرد پایبند اخلاق و مسوول عمل کند. بهعلاوه به آن کودک به چشم شخصی نگاه میکنند که قادر است کارهای بزرگ و خلاق را به با تمام استعدادها و مهارتهایی که دارد، انجام دهد. این تصویر ذهنی حمایتکننده میتواند کاملا مشخص باشد. مثلا مادر پابلو کاسالز تا حدودی میدانست که فرزندش روزی موسیقیدان بزرگی خواهد شد. هر چند که آن تصویر ذهنی آینده، ساخته خود او نبود، بلکه ناشی از توجه توام با محبت به مهارتهای خاص و عمیقترین علایق فرزندش بود.
شوخطبعی
آخرین عامل خلاقیت، اما از نظر استعداد، مهمترین جنبه رفتار والدین شوخطبعی است، یعنی توانایی خندیدن به شرایط، حوادث و خود شخص. یک بررسی نشان داد که در خانوادههای کودکان خلاق شوخطبعی وجود دارد. آنها تقریبا بهطور دایم در حال شوخی، شعبدهبازی و تفریح هستند. اعضای خانواده اغلب اسامی مضحکی برای هم دارند و کلماتی به کار میبرند که فقط برای خودشان قابلدرک است.
تجربههای خاصی که خلاقیت را برمیانگیزد
یکی از نشانههای زندگی افراد مشهور خلاق، وجود تجارب خاص در کودکی آنهاست. «تجربه خاص» به معنای هر چیز غیر معمولی، غیرمتعارف، نادر و یا برانگیزنده برای کودکان خردسال است. یکی از تجارب خاص معمول، نقلمکان کردن است. اگر چه کودکان اغلب نسبت به آنکه خانواده از محلی جدا شده و در مکان دیگری دوباره مستقر شوند اعتراض دارند اما بزرگسالانی که از خلاقیت بالایی برخودار هستند اظهار میکنند که در کودکی اغلب نقلمکان کردهاند. خانواده چارلز دیکنز بهواسطه مشکلات مالی در هیچ خانهای بیش از چند ماه نمیماندند. آنها همیشه یک قدم از صاحبخانههایشان عقبتر بودند. احتمالا اگر کودکان در معرض فرهنگها، سبک زندگی و رفتارهای متفاوت قرار گیرند و از آنها خواسته شود انعطافپذیر و انطباقپذیر باشند خلاقیت در آنها زنده میشود.
محیط خانه خلاقانه
محیط فیزیکی یک خانه میتواند تجارب خاصی را در کودکان برانگیزد. اغلب خانوادههای کودکان خلاق در خانههایی زندگی میکنند که بهطورقطع با خانه سایر مردم فرق دارد. پاسخ والدین به اظهارات جسورانه تازه کودکان میتواند بسیار مهم باشد. اگر شما او را در پروژههای غیرمعمول تشویق و یا حتی به او کمک کنید، خلاقیت کودک بیشتر بروز پیدا میکند. وقتی جیسون براون تصمیم به نوشتن نمایشنامه گرفت، مادرش حمایت و کمک واقعی زیادی به او کرد و حتی نوشتههای او را تایپ کرد. مارک گادس، نویسنده سیزدهساله ستون پاسخ به سوال خوانندگان در روزنامهای معروف، هم از مادرش برای تایپ کردن نوشتههایش کمک میگرفت.
استیون اسپیلبرگ، کارگردان نامی و پرآوازه نیز موفقیت و شکوفایی خود را مدیون پدر و مادری مسوول و آگاه است. پدری که برایش دوربین مجهز میخرد و مادری که کاملا مایل بود با نقشههای گستاخانه او در پروژههای فیلمسازی همکاری کند. استیون تمام اعضای خانواده را مجبور میکرد لباسهای مضحک بر تن کنند. هنگامی که او میخواست یک فیلم وحشتناک تهیه کند که در آن چیزی نفرتانگیز از کابینتهای آشپزخانه به بیرون تراوش کند، مادرش سی قوطی کنسرو گیلاس خریداری کرد و آنها را در داخل دیگ زودپز پخت تا اینکه منفجر شد و در تمام آشپزخانه پراکنده شد. مادرش سالها وقت صرف کرد تا تدریجا گیلاسها را از آشپزخانهاش پاک کرد. تصور کنید که اگر در عوض این کار به پسرش گفته بود برو بیرون بازی کن چه میشد؟
الگوهای خلاقیت
ما بزرگسالان میتوانیم به کودکان خود نشان دهیم که خلاق فکر کردن و خلاق عمل کردن چگونه است. به همین جهت بسیار مهم است که کار خود را «بهتر انجام دهیم». دو خواهر کرهای به نامهای سابینا و آنییون، هنگامی که کلاس پنجم و سوم بودند اولین کتاب خود را که مجموعهای از اشعار و مقالات بود منتشر کردند. اگرچه کوچکترین نویسنده کرهای بودن برای آنها غیرعادی نبود چون پدر آنها هم در سنین مدرسه شعر میگفت. پدر ماری کوری که استاد فیزیک بود همیشه از دخترش دعوت میکرد تا به آزمایشگاهش برود و وسایل علمی او، از جمله لولههای شیشهای، وزنههای کوچک، نمونههای سنگهای معدنی و سایر دستگاههای فیزیک را آزمایش کند. او علاقه بسیاری داشت که درباره کارش با ماری صحبت کند و شور و هیجان خود را نسبت به علم به او منتقل کند.
اعتمادبهنفس بدهید
والدین میتوانند در انتقال اعتماد و شایستگی نمونههای موثری برای کودکان خود باشند. مارگارت مید، انسانشناس مشهور، در شرححال خود اثری را که مادر و مادربزرگش در به دست آوردن اعتمادبهنفس در او داشتند توصیف میکند : «فکر میکنم مادربزرگم موجب شد تا من به خاطر زن بودن احساس راحتی کنم. او بیتردید یک زن بود با جثهای کوچک و لطیف و زیبا و بهطورکلی بدون حالت تهاجمی مردانه و یا آزردگی زنانه. او در دورانی به دانشکده میرفت که برای دخترها خیلی غیرعادی بود. او به هر موضوعی که دقت میکرد آن را کاملا میفهمید. او ازدواج کرده و یک فرزند داشت و زندگی را به روش خود دنبال میکرد. همه این مطالب در مورد مادرم نیز صدق میکند. این دو زن که من آنها را خوب میشناختم مادر بوده و دارای آموزش حرفهای نیز بودند. من دلیلی برای تردید در اینکه باهوش بودن و دارای تفکر بودن مناسب زنهاست، نداشتم.»
پژوهشها نشان داده است که کودکان خلاق، بسیاری از بزرگسالان از هر دو جنسیت را الگوی خود قرار میدهند و اگر بهطور مداوم با بزرگسالان جالب، فعال و موثر در تماس باشند، خلاقیت آنها برانگیخته میشود. مادر مارگارت مید به هر جا که خانواده نقلمکان میکرد (و این کار زیاد تکرار میشد) اطمینان حاصل میکرد که دخترش از افرادی که درگیر کارهای جالب بودند درس بگیرد. بهاینترتیب بود که مارگارت در زمینه طراحی، نقاشی، کندهکاری روی چوب، قالبسازی، موسیقی و سبدبافی بهطور غیررسمی آموزش دید. آلبرت انیشتین نیز در کودکی شروع به خواندن کتابهای علمی مشهور کرد زیرا یک دانشجوی پزشکی جوان به نام ماکس تالمی که هر هفته به منزل آنها میرفت این کتابها را به او میداد.
ایجاد تجارب تازه
والدین کودکان خلاق بهجای منع کردن فرزندانشان از کسب تجارب تازه و شاید ترسناک، برای آنها تجارب تازه به وجود آورده و آنها را ترغیب و تشویق به یادگیری از آنها میکنند. یکی از بهترین راهها برای برانگیختن ذهن کودکان آوردن افراد جالب به منزل است. همه بزرگسالان میتوانند الگوهای بالقوه برای کودکان باشند: مربیان، بستگان و خویشاوندان، دوستان خانوادگی، پدربزرگها و مادربزرگها. اما قاطعترین الگوها پدرها و مادرها هستند. خودتان کارهای خلاق انجام دهید، عمیقا بر روی آن کارها تمرکز کنید، در روش زندگی خود به خطرهای معقول دست بزنید، تفکر مستقل و انعطافپذیر داشته باشید، در کارتان انضباط شخصی و مهارت نشان دهید و شاید مهمترین نکته این باشد که تاکید بسیار زیادی بر روی شادیهای ذاتی در هر کاری که انجام میدهید، داشته باشید و این فلسفه خوشبختی را به آنان منتقل کنید که: «ما میخواهیم شادمانه به هدف برسیم نه اینکه ابتدا به هدف رسیده و بعد شاد شویم.»
پ ن: این مقاله به سفارش وب سایت تجارت نیوز تالیف شده و برای اولین بار در آن وب سایت منتشر شده است.