خانواده ام میگن: نمیتونی بهش برسی!
پرسش:
سعید
با عرض سلام و خسته نباشید،اول از همه ممنونم که همچین سایت خوب و مفیدی دارین،و بعد تشکر می کنم که این فرصت و به ما میدین تا بتونیم مشورت کنیم.من میخواستم بدونم رویاهای بزرگ فقط ویژه نابغه ها و افراد خاصه!چون من رویایی بزرگ در سر دارم که خانواده ام میگن تو نمیتونی بهش برسی،و اونایی که کارهای بزرگ کردن و یه جورایی نوابغ،اونا نابغه به دنیا اومدن و این خیلی منو مایوس میکنه!
پاسخ:
موسی توماج
سلام سعید عزیز
در کتاب خودنبوغشناسی: چگونه نبوغ ذاتی خود را کشف و شکوفا کنیم؟ نشان دادهام که هر کودکی نابغه به دنیا میآید و در واقع همه نابغهاند اما در خانواده و فرآیند بلوغ و اجتماعی شدن در ۹۸ درصد افراد این نبوغ سرکوب شده و شکوفا نمیشود. کسانی را که به عنوان نابغه میشناسیم افرادی هستند که توانستهاند نبوغ ذاتی خود را کشف و آن را شکوفا کنند.
هر یک از ما منبع بیپایان و باشکوهی از تواناییها و قابلیتهای شگفتانگیز هستیم که من آن را نبوغ ذاتی نامیدهام. اما اولا؛ این نبوغ ذاتی ممکن است ناشناخته بماند. ثانیا؛ اگر هم کشف گردد ممکن است شکوفا نشود. نبوغ ذاتی هرگز خودبهخود شکوفا نمیشود. در کتاب خودنبوغشناسی به برخی موانع شکوفایی نبوغ ذاتی اشاره کردهام. اولین آنها مانع خانواده بود. گاهی والدین و اطرافیان ما ناخواسته باعث سرکوب استعدادهای ما میشوند. بسیاری از والدین مانع رویاپردازی فرزندان خود شده و به آنها میگویند که واقعبین باشند.
«یکی از غمانگیزترین جملات عالم این است: واقعبین باش». ریچارد بولز
آنها نمیدانند که واقعبینی، فقط باعث تداوم واقعیت فعلی میشود اما رویاپردازی باعث خلق واقعیتی جدید میگردد. همانطور که جیمز آلن گفته صاحبان رویا نجاتدهندگان جهانند . هر دستاورد بزرگ بشری در ابتدا یک رویا در ذهن یک آدم خیالپرداز بوده است. همه رویاپردازان در ابتدا با نظرهای منفی و حتی طرد و تمسخر از طرف آدمهای واقعبین مواجه شدهاند. اگر اصرار و مداومت این خیالپردازان نبود امروز همچنان باید در غار زندگی میکردیم و بازیچۀ نیروهای طبیعت میبودیم. اگر انسان خیالپردازی نمیکرد و رویاهای بزرگ در سر نداشت نه چرخی اختراع میشد، نه ماشین، نه هواپیما، نه مخابرات، نه اینترنت. و نه به اکتشافات بزرگ علمی دست مییافتیم و نه فرهنگی وجود داشت، نه شعری و نه هنری. پس دنیا بسیار مدیون رویاپردازان است.
ابتدا مردم نمیتوانند باور کنند که کار جدید و عجیبی قابل انجام است. سپس امیدوار میشوند که بتوان آن را انجام داد. مدتی بعد متوجه میشوند که آن کار شدنی است و درست در لحظهای که کار به انجام رسیده، همه متعجب هستند که چرا مدتها قبل انجام نشده است . فرانسیس هاجسون برنت
سعید عزیز
پیشنهاد من این است که ابتدا مطمئن شوی که رویا، رویای خودت است. منظور این است که ببینی آیا آن رویا و آرزو از عمق وجود خودت برخاسته است یا تحت تاثیر خواست خانواده، معیارها و مُدهای محیط و اجتماع قرار گرفتهای؟ اگر رویایت را اصیل و برآمده از عمق قلبت یافتی، آن را گرامی بدار. سپس سعی کن استعداد و نبوغ ذاتی خود را بشناسی و ببینی چطور با استفاده از آنها میتوانی رویای خود را واقعیت ببخشی.
اگر رویایت اصیل و مختص خودت باشد باید گام برداشتن در جهت تحقق آن تو را سرشار از شور و اشتیاق سازد.
لذت و اشتیاق معیارهای بسیار خوبی است برای تشخیص اینکه آیا راهی که میرویم دل دارد یا نه؟ نوابغ کاری را انجام میدهند که عاشقش هستند. نه اینشتین، نه ادیسون، نه بیل گیتس، نه جی کی رولینگ و نه استیو جابز هیچ کدام به خاطر پول، جایزه و شهرت کار نمیکردند. آنها فقط شور و اشتیاق خود را دنبال کردند و شهرت، پول و جایزه فقط محصول ثانوی کار عاشقانۀ آنها بوده است.
زندگینامه این بزرگان را بخوان و از آنها الهام بگیر.
یک تمرین:
فرض کن رویای تو تحقق پیدا کرده. در این صورت چگونه آدمی خواهی بود؟ چه احساسی خواهی داشت؟ چگونه فکر خواهی کرد؟ چگونه رفتار میکنی؟ با چه کسانی ارتباط خواهی داشت؟ خانواده چه نگاهی به تو خواهند داشت؟ و …
حالا این حالت فرضی را با تمام جزئیات از زبان اول شخص و به زمان حال بنویس. اگر این کار را انجام بدهی گام مهمی را برای تحقق رویایت برداشتهای. با این کار به رویایت، هم در ذهن و هم روی کاغذ عینیت میبخشی.
زیستن با خود ایدهآل
گام بعدی زندگی کردن با این وضعیت فرضی است. یعنی در تمام طول روز تصور کن که تبدیل به آن آدم شدهای و به رویایت رسیدهای و در افکار، احساسات و رفتارهایت از آن موضع عمل کنی. اگر مداوم نوشتهات را مرور و تکمیل کرده و با آن زندگی کنی به مرور به ایدههای خلاقانهای برای تحقق رویایت دست خواهی یافت. در جهت رویایت فورا اقدامی عملی انجام بده و اولین گام را، هر چند که جزئی و کوچک، بردار. به مرور این گامها بزرگتر و قدرتمندتر خواهد شد.
در نهایت برای تحقق هر رویایی چهار ویژگی لازم است: اشتیاق، شهامت، استقامت و خلاقیت.
امیدوارم با تقویت این خصائص و تحقق رویایت، به زندگی خود، خانواده ات و جهان غنای بیشتری ببخشی.
دوستدار شما
موسی توماج
منبع: خانواده ام میگن نمیتونی بهش برسی! مکاتبات یک مشاور با مخاطبان، موسی توماج (دانلود رایگان)
سلام آقای توماج عزیز
من کتاب (جهان عشق است) شما رو مطالعه کردم و بسیار اون رو مفید یافتم طرز نگرش شما به دنیا واقعا من رو تحت تاثیر قرار داد و باعث شد به خودم نگاهی دوباره بندازم من به درختان و طبیعت نگاه میکردم و ازشون آرامش میگرفتم ولی تا الان بااین دید شما به اطرافم نگاه نکرده بودم تا الان به درختان اونطور که شما ازشون یاد کرده بودید نگاه نکرده بودم به قول سعدی:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هرورقش دفتریست معرفت کردگار
من خودم رو نپیرفته بودم و از خودم ایراد میگرفتم تا اینکه این کتاب فوق العاده شما رو پیدا کردم
جدول ۶_۶۰ زندگی خودم رو پر کردم و دیدم که کارهایی که نکردم به مراتب پشیمانیشان بیشتر از انجام دادن کارهای بدکرده ام هستند.
من رویای بزرگی در سردارم وامید دارم که با لطف خداوند بهش برسم ولی فهمیدم که مهم اون هدفه نیست که به دست بیاد بلکه شخصیتی هست ما در طی این راه پیدا میکنیم در واقع انسان شدنه مهم هست نه صرفا هدفی که برای ارتقای کیفیت زندگی و مقام خودمون در این دنیا در پیش گرفتیم.
کتاب خیلی عالی بود متناسب با سطح فرهنگ و آداب کشورمون از شما بابت نگارش این کتاب فوق العاده تشکر میکنم .
در ضمن مقاله بالایی در پاسخ به یکی از کاربران هم عالی بود☺️
سلام ghazal گرامی
از نظر محبت آمیز شما سپاسگزارم
می دانید بهترین لحظه برای من به عنوان نویسنده چیست؟ آنگاه که مطلبی که نوشته ام شعله ی امیدی را در دل نومیدی برافروزد، جرقه ی الهامی را در ذهن مشتاقی بزند و لطافت و محبت و عشقی را در دلی برانگیزد.
و خلاصه به نحوی مفید و موثر واقع شود. از اینکه برای شما چنین بوده بسیار خوشحالم.
این کتاب حکایتی دارد. با اینکه هیچ ادعایی ندارم اما در مقایسه با نوشته های دیگرم، این کتاب را تاکنون بهترین کار خودم می دانم. شاید رایگان بودن آن در نگاه اول غلط انداز باشد.
مطالب این کتاب در واقع گردآوری عصاره سال ها جستجوی من در زمینه خودیاری و رشد فردی است. ابتدا قرار بود آن را به صورت کتاب چاپی منتشر کنم. اما منصرف شدم. اگر این کتاب را رایگان منتشر کرده ام به دلیل ارزش شخصی زیاد آن برای خودم است. می خواستم یکی از بهترین کتاب هایم و آثار معنوی آن را به روح مادرم تقدیم کنم. و این همان کتاب است.
مرگ مادرم الهامبخش بخش مهمی از این کتاب بود که شما نیز با عنوان جدول ۶-۶۰ به آن اشاره کرده اید که باعث تحول اساسی خود من شد.
مادرم با مرگش نیز مرا دوباره به دنیا آورد. آن شوک بزرگ باعث شد که زندگی خود را از نو بازبینی کنم. همه ی آنچه در مقاله ۶-۶۰ آمده را انجام دادم و راه زندگی ام را به طور کامل تغییر دادم که ماحصل آن تولدی دوباره و گام نهادن در مسیری بود که این کتاب و نوشته های دیگرم حاصل آنهاست. و همچنان در این مسیر گام بر می دارم.
در نهایت من جز یک مروج کوچک عشق، زیبایی، دانایی و نیکویی بیش نیستم. اما این را معنادارترین کار خودم می دانم. این معناداری با رضایت عمیقی نیز توام می شود وقتی دوستی چون شما پیام می دهد که نوشته هایم برایش مفید و الهامبخش بوده است. به ویژه در مورد کتاب جهان عشق است این احساس در من مضاعف می شود چون با روح مادرم پیوند خورده است.
حرکت در مسیر رویاهای بزرگ به زندگی مان معنا، زیبایی و غنا می بخشد و ما را می سازد. و رسیدن به آن رویا، لحظه باشکوهی است که سرشار از شادمانی و رضایت است. اما این احساسات زیبا چندان نمی پاید. چون انسان برای توقف خلق نشده است. زندگی نه یک مقصد بلکه یک سفر است. باید هرآنچه از دستمان بر می آید انجام دهیم تا این سفر را از عشق و زیبایی و دانایی و نیکویی سرشار کنیم.
سفری سرشار از لذت و شکوفایی را در مسیر دستیابی به رویای بزرگتان آرزو می کنم.