از بندرترکمن به سمت آق قلا و گنبد کاووس که حرکت کنی، در عبور از روستاهای کنار جاده، مردان و زنانی را میبینی که آتشی به پا کردهاند و در دیگهای مخصوص، یعنی همان قازان، معروفترین غذای ترکمنی را جهت فروش به مسافران و رهگذران بار گذاشتهاند. حالا فروش چکدرمه آتشی (اود چکدرمه) یعنی همان چکدرمهای که با آتش هیزم و به شکل سنتی در فضاهای باز پخته میشود، بسیار فراگیر شده و در جای جای ترکمن صحرا، در حاشیه جادهها و حتی داخل شهرها در کنار خیابانها، قابل رویت است. همین گستردگی و فراگیری، آن را به پدیدهای قابل تامل بدل ساخته. به همین دلیل در این نوشته سعی دارم، در حد وسع، نگاهی به این پدیدۀ نوظهورِ برخاسته از دل فرهنگ قومی و زندگی عشایری ترکمنها، داشته باشم.
حماسۀ بقا در اقتصاد رو به فنا
به دلایلی که احتمالا حالا بر همگان آشکار است اقتصاد ایران در دو دهه اخیر همواره رو به قهقهرا رفته است. برای درک این حقیقت تلخ لازم نیست دکترای اقتصاد داشته باشی چراکه عوارض این بیماری بدخیم تقریبا عمومی است و هر سرپرست خانوار، هر زن و مرد عادی در هر گوشه و کنار این مرز و بوم، آن را با پوست و خون خود احساس و لمس میکند. گفتم عوارض بیماری این اقتصاد «تقریبا» عمومی است چونکه این بیماری برای عدهای از خواص، سرشار از سودآوری و عینِ رونق در کسب و کار سیاهشان است. چه کاسب تحریم باشی، چه کاسب فیلترینگ و چه برخوردار از هر نوع رانت و رابطۀ خاص، در این اقتصاد رو به احتضار نانت همچنان در روغن است.

نقاشی اثر برادر هنرمندم عرازمنگلی توماج ایری
اما برای آن مرد و زن عادی که شرافت بزرگترین سرمایهاش است، فراهم کردن هر لقمه نان در این شرایط صعب، نیازمند تقلایی جانکاه است؛ خصوصا که آن زن و مرد در همان گوشه و کنارهای فراموش شدۀ این سرزمین رو به ویرانی سکنا داشته باشند. در چنین شرایطی که هر روز عدۀ بیشتری در زیر خط فقرِ همواره صعودی، دفن میشوند، هرگونه امرار معاش شرافتمندانه، حماسهای سترگ و باشکوه است که جای ستایش و تکریم دارد. حماسۀ چکدرمۀ توراهی در ترکمن صحرا فقط یک مشتِ نمونۀ خروار از این مجاهدتهای جانفرسا برای بقای شرافتمندانه است.
ابتکاری برخاسته از دل فرهنگ قومی
فرهنگهای اصیل قومی، که در دنیای مدرن و با گسترش جهانی شدن به طور فزایندهای در معرض تهدید و اضمحلال قرار گرفتهاند، گنجینهای بینظیر از حکمت، دانش، سنت و شیوههای زندگی هستند که قرنهاست در تعامل با محیط و چالشهای خاص خود، راهحلهای خلاقانه و پایدار ارائه دادهاند. این دانش بومی، نه تنها ارزش ذاتی دارد و هویت جوامع را شکل میدهد، بلکه ظرفیت بالایی برای حل مسائل ملی و جهانی مانند تغییرات اقلیمی، فقر، جنگ و نابرابری دارد.
از فرهنگ عشایری ترکمنها نیز با وجود تحولاتی که در اثر یکجانشینی و پیامدهای زندگی مدرن در شهر و روستا رخ داده، جنبههایی از میراث اصیل پیشینیان، همچنان زنده مانده و چون چشمۀ جوشانی در ته چاهی تاریک آمادۀ بهرهبرداری و ظهور و بروز است.
شاید ردیابی ریشههای ابداع و محبوبیتِ یک غذا در فرهنگی خاص، مخصوصا در فرهنگهای شفاهی کوچنشین، چندان سهل نباشد اما آنچه مشخص است اینکه در این مورد نیز نیاز، محدودیت و ضرورت، مادر اختراع و نوآوری بوده است. ابداع چکدرمه نیز در بستر نیازها و محدودیتهای شرایط زیست عشایری ترکمنها رخ داده است. غذایی ساده اما مقوی که در شکل پخت سنتیاش با آتش برافروخته با هیزم در آغوش دشت و چمن، علاوه بر لذت خوردن و سیری شکم، روح را نیز طراوت و فربگی میبخشد.
زیباشناسی چکدرمۀ توراهی
شاید از زمان انقلاب صنعتی در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بود که غذا جنبه فرهنگی و هنریاش را از دست داد و بیشتر وجهی تجاری پیدا کرد. ظهور کارخانهها و تکنولوژیهای جدید، امکان تولید انبوه غذاهای فرآوری شده و ارزان قیمت را فراهم نمود. این امر منجر به دور شدن از تولید محلی و سنتی غذا و کاهش توجه به کیفیت زیباشناختی و جنبههای فرهنگی آن شد. در این فرهنگ مصرفیِ تحت سلطۀ منطق بازار، غذا به یک کالای تجاری بدل شد که هدف اصلی آن، سودآوری بود. چنین بود که هنر آشپزی نیز تا حدود زیادی به یک صنعت و مهارت صرف تقلیل یافت.

عکس از دوست هنرمندم محمد توانگری
از طرف دیگر، محیط تصنعی، آلوده، تنگ و شلوغ شهرنشینی در آپارتمانها، علاوه بر عوارض روحی و روانی، میل ذاتی طبیعتگرایانه در انسانها را نیز سرکوب کرده است. به همین دلیل است که انسان شهری در هر فرصتی به دنبال فرار از این محیط به دامان طبیعت در کوه و دریا و جنگل و دشت است. یکی از علل گرایش به بازگشت به سبکهای زندگی سادهتر و سنتیتر که در محبوبیت اکوتوریسم و اقامتگاههای بوم گردی در سالهای اخیر تجلی یافته را نیز میتوان در همین میل سرکوب شدۀ طبیعتگرایی دانست. غریزۀ طبیعتدوستی حاصل هزاران سال زیست بیواسطۀ آدمی در دل طبیعت است که میل به زیباییدوستی نیز یک بخش بنیادی و جداییناپذیر آن است. بیدلیل نیست که قریب به اتفاق تشبیهات جهت توصیف زیبایی به عناصر طبیعی چون گل و سبزه و کوه و دشت و رود و دریا و امثال آن برمیگردد.
چکدرمه کنار جادهای در ترکمن صحرا تمام این کمبودها را به طور یکجا از مسافر دلزده، و شاید فراری از شهر، رفع میکند و یک راز محبوبیت و فراگیری شتابندۀ آن نیز در همین ارضای امیال سرکوفته نهفته است. صرف چکدرمهای در دل دشتهای فراخ و با افقهای باز ترکمن صحرا، که در هر فصلی جلوهای خاص، زیبا و باشکوه مییابد، و به سبک و سیاق سنتی با هنر آشپزی قومی به ارث رسیده از نسلی به نسل دیگر، بر روی آتش هیزم پخته شده، هم فال است و هم تماشا؛ و جسم و جان را توأمان تغذیه میکند.
مسئول محترم؛ لطفا شَر مرسان!
از آنجا که قریب به اتفاق مسئولین محترم، بسیار تشنۀ خدمت تشریف دارند و ممکن است بخواهند بالاجبار به حماسهآفرینان گمنامی که با تکیه بر هنر و ذوق شخصی و به ضرورت بقا با تحمل حرارت آتش و مرارت تهیه گوشت و برنج و روغن در این وانفسای تورم و گرانی، لقمه نانی از این طریق برای خانوادههای خود فراهم میآورند، خدمتی خالصانه را تحمیل نمایند، شاید تحذیر و تذکری به ایشان لازم باشد.
مسئول محترم؛ این پدیده یعنی فراگیر شدن پخت و فروش چکدرمه در کنار جادهها و خیابانها در ترکمن صحرا، ابتکاری کاملا خودجوش، مردمی و برآمده از دل سنتها و فرهنگ قومی و ناشی از ضرورتهای زمانه و شرایط حاد اقتصادی است. این پدیده یک خرده اقتصاد محلی و بومی نورسته و پویا و از حقوق اولیه و طبیعی انسانی برای تامین معاش است. لطفا و خواهشا از ثبت هرگونه عکس و فیلم یادگاری با این عزیزان و وسوسۀ ارائه هرگونه خدمتی از جمله ساماندهی، اعطای وام و تسهیلات، مجوز کسب و کار، امکانات، اهدای لوح تقدیر اقتصاد مقاومتی و هر خدمت خالصانۀ مشابه دیگری به این زنان و مردان زحمتکش، بپرهیزید!
بگذارید این جنبش حماسی بقای شرافتمندانه سیر طبیعی خود را بپیماید و این سفرۀ بیآلایشِ گسترده بر دشت، به روی مسافران غریب و رهگذارن آشنا گشوده باشد و شعلۀ این آتش نوپای صحرا، چراغ معیشت این مردمان را روشن نگاه دارد!
*منتشر شده در ماهنامه ترکمن دیار، سال چهارم، شماره ۲۷، دی و بهمن ۱۴۰۳